به گزارش قدس آنلاین، سریال «آبان» روایتگر داستان زنی به همین نام است که در کنار خانواده همسر و دخترش زندگی خوبی دارد. او نابغهای در دنیای هوش مصنوعی است که با خلق یک الگوریتم جدید به موفقیت میرسد ولی با سرمایهگذار پیشین خود به مشکل برمیخورد و باید بدهی چند میلیاردیاش را با او به سرعت تسویه کند، این بدهی و رؤیای زندگی بدون دغدغه مالی، آبان و همسرش را وارد جهان تاریکی در همکاری با سرمایهگذاری به نام فریبرز ثابت میکند.
این سریال به کارگردانی رضا دادویی و تهیهکنندگی مجید مولایی با بازی شهاب حسینی، لاله مرزبان، میرسعید مولویان، امین حیایی و مینا ساداتی، درامی روانشناختی- اجتماعی است که امروز هفتمین قسمت خود را روی پلتفرم تازه تأسیس «شیدا» میبرد.
این شبکه جدید که قرار است رقیبی برای فیلیمو، فیلمنت و نماوا باشد، قدم اول را با «آبان» محکم برداشته است اما باید دید «شیدا» چه مسیری را در نمایش خانگی طی میکند. پیش از این، پلتفرم «تماشاخونه» که یک سکوی نمایشی رایگان است با سریال نیمهتمام «آمستردام» و پس از آن «پدر گواردیولا» و «هفت» که سریالهای چندان موفقی در جذب و رضایت مخاطبان نبودند خاطره خوبی را در ذهن مخاطبانش به جا نگذاشت.
این سکوی نمایشی پس از پخش سریالهای یاد شده، سریال و برنامه جدیدی تولید نکرد و فعالیت ویژهای نداشت. در واقع این سکوی نمایشی جدید پس از شروع نسبتاً پرقدرت با نداشتن سریالهای اختصاصی، ریزش مخاطب پیدا کرد. باید دید پلتفرم «شیدا» که با سرمایهگذاری بانک گردشگری، پا در عرصه رقابت نمایش خانگی گذاشته است و پس از «آبان»، سریال «بامداد خمار» ساخته نرگس آبیار را در نوبت پخش دارد به رقیبی جدی برای سکوهای نمایشی قدیمیتر تبدیل میشود؟
تلاش برای دوری از قصههای تکراری
سریال آبان با شروعی قدرتمند، مخاطب را به جهانی با قصهای پیچیده و جنجالی دعوت میکند و با شخصیتهایی متفاوت که چالشها و ماجراهای پیچیدهای دارند، قلابش را در ذهن مخاطب میاندازد.
سریال با روایتی سرحال و روان به بررسی پیچیدگیهای روابط انسانی و مسائل اجتماعی میپردازد اما گرههای قصه، گاهی چنان کور میشوند که باز کردنشان چندان راحت نیست مثلاً شرط ثابت برای طلاق آبان از همسرش، بیفکری امیر و افتادن در دام ثابت برای تن دادن به این جدایی اجباری، هدفی که ثابت از بازی دادن آبان و خانوادهاش در سر دارد و اصرار آبان به حضور همسرش در شرکت واکنش شخصیتها را در موقعیتهای حساس سریال بیمنطق نشان میدهد به ویژه برخی تصمیمهای هیجانی آبان که با هوش سرشار او در تناقض است.
با این وجود «آبان» به سریالی پرطرفدار در میان مخاطبان نمایش خانگی تبدیل شده است؛ چرا که ریتم تندی دارد و در عین حال سکانسهای اکشن، ملتهب، عاشقانه و دلهرهآور به قدر کافی در آن گنجانده شده است.
یکی از ویژگیهای قابل تأمل آبان، پرداخت متفاوت به شخصیت یک زن است. زنی که عاشقانه شوهر و دخترش را دوست دارد، از ضریب هوشی بالایی بهره میبرد و در عین ظرافت، زنی قدرتمند است و به هر دری میزند تا مشکلات مالی و خانوادگیاش را حل کند اما وارد ماجرایی میشود که نقش او را در جایگاه مادری و همسری، متزلزل میکند.
داستان نوآورانه هم یکی دیگر از ویژگیهای «آبان» است. پرداختن به موضوع هوش مصنوعی و چالشهای یک زن نخبه در جامعه ایران هم به عنوان یک ایده تازه و جذاب، تلاش فیلمساز را برای دوری از سوژههای تکراری در سریالهای شبکه نمایش خانگی نشان میدهد اما در پایان این سریال بهتر میتوان قضاوت کرد که «آبان» روایتی ساختارشکن داشته یا آغاز کلیشهای دیگر بوده است.
نبوغ آبان به کار میآید؟
فیلمنامه قصه پیچیدهای دارد و گرههایی در ماجرا میافتد که باز کردن آنها با منطق روایی، کار سادهای نیست. دو دسته خیر و شر در قصه وجود دارند و همان فضای آشنای درامهای شبکه نمایش خانگی به تصویر کشیده شده که شرهای قصه، افرادی ثروتمند و فاسد هستند و خیرهای قصه، دست خالی و بدون حامیاند.
چنین خط داستانیای را پیش از این در دیگر سریالهای شبکه نمایش خانگی با محوریت یک شخصیت دختر جوان خوشآتیه و باهوش دیدهایم اما در اینجا با یک زن نابغه طرفیم که معصومیتش نه از نادانی و بیتجربگی که از پاکی و اخلاقگرایی است و باید دید نبوغ او در یک رشته خاص به کمک حل مسائلش در زندگی واقعی هم میآید یا نه.
مجید مولایی، تهیهکننده این مجموعه که پیش از این سریال «رهایم کن» را ساخته بود، این بار نیز سراغ سوژهای جنجالی با عشق مثلثی رفته و شخصیت اصلی زن قصه را در مسیر سختی برای تصمیمگیری قرار داده است.
رضا دادویی در مقام کارگردان اثر پس از گذشت یک دهه از ساخت فیلم «تعبیر خواب»، ساخت این سریال را بر عهده گرفته و توانسته از پس خلق سکانسهای تنشزا و حتی صحنههای عاشقانه اثر با گرفتن بازیهای روان و یکدست از بازیگرانش به خوبی برآید.
آهنگ تیتراژ سریال هم توسط محسن چاووشی خوانده شده و یکی از نقاط قوت اثر بوده که به دیده شدن بیشتر سریال کمک کرده است.
یک زوج هنری جدید
این سریال از ترکیب ستارگان نامآشنای سینما بهره برده و بازی شهاب حسینی و امین حیایی در آن تماشایی است. حسینی در نقش یک سرمایهگذار مرموز و حیایی در نقش مکمل، به شخصیتهایی که بازی میکنند عمق و جذابیت بخشیدهاند. لاله مرزبان هم در نقش اصلی (آبان) به خاطر به تصویر کشیدن زنی پیچیده و تحت فشار، توجهات را به خود جلب کرده و بازی تحسینبرانگیزی داشته است.
میتوانید بازی او را با پردیس پورعابدینی در «گناه فرشته» مقایسه کنید که هر دو آنها که بازیگرانی کمتجربه و جوان بودند چطور در مقابل شهاب حسینی نقشآفرینی کردند. اضطراب و گیجی پورعابدینی در نقش «فرشته» در آن سریال در سکانسهای مهمی که روبهروی شهاب حسینی بازی میکرد، موقعیتهای عاشقانه را اروتیک کرده بود ولی در اینجا شاهد بازی کنترل شده و به اندازه لاله مرزبان در مقابل شهاب حسینی هستیم که به باورپذیری قصه کمک کرده است.
میرسعید مولویان هم که از بازیگران خوشآتیه سینمای ایران است در نقش «امیر» وفاداری و مهربانی و در جاهایی حماقتهای هیجانی این شخصیت را به شکلی ملموس به تصویر کشیده است.
امین حیایی نیز در نقش دوست و شریک کاری ثابت، بازی روان و خوبی دارد و احتمالاً ابعاد این شخصیت در قسمتهای بعدی برای مخاطب بازتر میشود.
کاراکتر ثابت با بازی شهاب حسینی هم شخصیتی پیچیده دارد که قابل پیشبینی نیست. او که مسبب اتفاقهای عجیب و غریب در قصه است، رازهایی در زندگی شخصی و کاریاش دارد که مخاطب در انتظار برملا شدن آنهاست.
در واقع سریال هر چه پیش میرود، دلیل بخشی از تصمیمهای عجیب و حتی غیراخلاقی ثابت، عیان میشود. البته اطلاعات درباره این شخصیت، قطرهچکانی به مخاطب داده میشود تا او را تا پایان قصه، تشنه نگه دارد.
روی تیغ تثبیت یا تزلزل
آنچه مهم است اینکه آبان تا اینجای کار قصهای جنجالی اما منسجم داشته و بازیهای خوب و یکدست آن موجب شده مخاطب همراه این مجموعه بماند کما اینکه سریال «زخم کاری» هم در فصل اول خود با قصهای جنجالی و بازیهایی تماشایی، مخاطبانش را راضی نگه داشت اما طمع فیلمساز برای ساخت فصلهای بعدی، خاطره خوش فصل اول را از یاد مخاطبان برد.
قصه «آبان» شباهتهایی به فیلم آمریکایی «پیشنهاد بیشرمانه» دارد. قصه آن فیلم درباره زوجی جوان بود که به شدت عاشق هم هستند و برای فرار از مشکلات مالی، حاضر میشوند پیشنهاد میلیونر میانسالی را قبول کنند تا زن جوان در قبال گرفتن یک میلیون دلار یک شب را با او بگذراند. این اتفاق سبب پشیمانی شوهر جوان و اختلاف میان زوج جوان میشود اما در پایان قصه به سبک فیلمهای هالیوودی، هپی اند است.
در «آبان» هم زن جوان که زندگی عاشقانهای دارد برای فرار از مشکلات مالی، تن به طلاق توافقی میدهد تا شرط رئیس شرکت را برای انعقاد قرارداد اجابت کند. آنچه اما در سریال مورد غفلت واقع شده، اصرار بدون توضیح «ثابت» برای این شرط است و البته حوادث عجیبی که در پی این ماجرا برای قبول پیشنهاد او توسط زوج جوان رخ میدهد.
در واقع سریال برای حل این گره به دام روایتهای غیرمنطقی میافتد. از سوی دیگر آبان با وجود هوش سرشاری که دارد چطور بدون در نظر گرفتن عواقب ورشکستگی، در پی اجرای پروژهاش بوده است؟ با گذشت ۶قسمت از سریال، پرسشهایی درباره شخصیتها و خردهروایتها وجود دارد که هنوز به آنها پاسخی داده نشده است.
حتی رابطه «آبان» و «ثابت» هم تا اینجای کار مبهم است و مشخص نیست ثابت عاشق این زن است یا برایش نقشه کشیده و بناست او را وارد یک بازی کثیف کند.
«آبان» با روایت قصهای جنجالی و ممنوعه، طرفداران زیادی پیدا کرده است و باید دید این سریال پرستاره در ادامه چطور پیش میرود و میتواند مخاطبانش را راضی نگه دارد. ضمن اینکه این نخستین قدم سکوی نمایشی «شیدا» برای جلب نظر مخاطبان و ورود به جهان نمایش خانگی است که میتواند موجب تثبیت یا تزلزل جایگاه آن در کنار دیگر رقیبان شود.
نظر شما